خودم‌‌ را ملعبه‌ی زندگی کرده‌ام. یا شاید باید بنویسم زندگی را ملعبه‌ی خودم ساخته‌ام. مسائل اساسی را گردن می‌بُرم برای مسائل کسشر. صبح گندی زدم به آینده‌م که اگر آینده بنا بود طی یک مسیر سر راست برسد به آن نقطه همان بهتر که گند بخورد به سر تا پایش، بهرحال یا فردا بویش درمی‌آید یا پس‌فردا. شاید هم پسِ آن فردا. نگرانم و بی عذاب وجدان. بقول ف: دست کم خودم گه زدم بهش»

یا بمیر یا تبعاتش را بپذیر!

رو بی‌خیالی پیشه‌کن و..

حدس بزنید کی فردا باید بره سرکار؟

زدم ,کم ,سر ,گه ,مسائل ,ملعبه‌ی ,خودم گه ,گه زدم ,را ملعبه‌ی ,کم خودم ,یا فردا

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ماهی سیاه کوچولو parketarta منبع دوجداره-منبع کویل دار -منبع موتورخانه- منبع انبساط - بوستر پمپ پنگوئن خانم :) کابینت آشپزخانه کلاسیک مسیحیت شناسی ایران موزیکال دانلود اهنگ های ایرانی دانلود نمونه سوالات رایگان پته دوزی فنی حرفه ای روژیات دیجیتال مارکتینگ